آهسته بگو
درنهایت ناگفتنی ترین قصه های شب
اهسته بگو ...
1-اینجا خانه زنیست که تختش بوی هم آغوشی فرساینده ای میدهد
ولبانش روسیاه از لذت وفریاد است
2-نگران نباش خدایان مرا متبرک آفریدند.
نگران نباش
۳-چرند میگویم (شاعر ذاتن چرند میگوید)فقط میخواهم یادم ترا فراموش
شوم